سیذارتا گفت از همه بالاتر و برتر از این رود آموختم. دانش را میتوان به دیگری رساند، اما خرد را نمی توان. می توان آن را یافت. می توان در آن زیست. می توان با آن و از آن نیرومند شد. می توان با آن کارهای شگفت کرد اما نمی توان آن را به دیگری رساند یا آموخت. هرگز یک تن آدمی گناه کار گناه کاریا پاک پاک نیست ، این را بارها دریافته ام. روزی گناه کاراز نو برهمن خواهد شد، به نیروانا دست خواهد یافت ، بودا خواهد شد.
گویندا، جهان بی کمال پا در راهی دراز به سوی کمال یافتن نیست. نه، جهان در هر دم کمال است. از هیچکس ساخته نیست که بداند دیگری چه اندازه از راه را پی موده. بودا در تاس انداز و دزد هم هست و دزد در برهمن نیز هست. از این جا به دیده من چنین می نماید که هر چیز که هست نیک است.